ایران دوره سنگ
گذشتهنگاری تا تاریخ، از دانشهایی است که تا هر چه به گذشته برگردیم، میتوان کنجکاوری انسانها را در آن دید. کنجکاوی که برای بسیاری از مردم همراه بود، نیاز آنها را برای آموختن از گذشتگان را نیز با خود داشت.
از این رو کسانی همواره بر پایه یافتههای خود، داستانهایی را با کنار هم گذاشتن یافتههایی از پیشینیان، میساختند تا بعنوان تاریخ برای ما بنویسند. تاریخی که با پیدا شدن یافتههای نو که میتوانست داستانسازیهای پیشتر را نقض کند؛ هرچند نه تنها آنها را پاک نکرد که انسانها آن داستانها را بعنوان رهیافتهای گذشتگان، ادبیات، داستان و ... برای خویش نگه میداشتند.
هرچند دیدگاه بالا را داشته باشیم، باز، خوانش گذشته برای ما شگفتآور و همراه با آموختنهایی است که میتواند راهگشای امروز ما باشد.
امروزه گذشتهنگاری یا تاریخ، دانشی دانشگاهی است که با پلهسازی دانشگاهی برای آن، به کاوشها و پژوهش میپردازد.
از دیدگاه برخی از دانشمندان این دانش، گذشته زمین و به ویژه انسان دارای پلکانی رو به جلو بوده و هست.
یکی از نردبانهای پلکانی گذشتهنگاری را در زیر دنبال میخوانیم:
1-دوره پیش از نگاره (بازه آن روشن نیست)
2-دوره نگاره تا خط (آغاز تمدن نزدیک به 3600 سال)
3-دوره خط تا میلاد مسیح (نزدیک به 1000 سال)
4-از مسیح تا اسلام (نزدیک به 500 سال)
5- از آغاز اسلام تا مغول (نزدیک 500 سال)
6- از مغول تا دگرگونیهای اندیشهای در غرب (نزدیک 250 سال)
7- تمدن دوگانه غرب - بازرویش تمدن اسلامی (250 سال)
8- دوره صنعت (200 سال)
9- دوره استعمار (150 سال)
10- رویش مکاتب (100 سال)
11- عصر ارتباطات (50 سال)
12- انفجار اطلاعات (...)
نردبان دیگر گذشتهنگاری:
1- باستان: از آغاز تا رویش تمدن اسلامی (500 پس از میلاد)
2-میانه: از رویش تمدن اسلامی تا رویش عصر نوین (500 تا 1500 میلادی)
3-عصر جدید: از رویش عصرجدید تا کنون (700 سال)
باستان: دوران باستان بشری خود دورههای دیگری را شامل میشود:
1-دوره سنگی: الف) آغازین: 800 هزار تا 200 هزار سال پیش؛ ب) میانی:200 تا 40 هزار سال پیش؛ پ) پایانی: از 40 تا 16 هزار پیش؛ ت) فراپارینه سنگی: از 16 تا 12 هزار پیش؛ ث)نوسنگی: از 12 تا 7500 سال پیش
هرچند کاوشهای مربوط به دوره پارینهسنگی در ایران (تا ۱۲۰۰۰ سال پیش) ناچیز است، اما با توجه به موقعیت جغرافیایی فلات ایران، این سرزمین تنها پلی بودهاست که انسان شکارچی-گردآورنده در مهاجرت از آفریقا به جنوب آسیا میتوانسته از آن عبور کند.[۱۴] آثار یافت شده از این دوران در ایران، محدود به غارها و پناهگاههای صخرهای در زاگرس میانی، چند منطقه در ساحل دریای خزر و مناطق پراکندهای در کویرهای مرکزی میشود. یافت شدن سکونتگاهی با قدمت هشتصد هزار سال در آسیای میانه این گمان را طرح کرده که در ایران نیز در آن زمان انسانهایی میزیستهاند.[۱۵] قدیمیترین سکونتگاه کشف شده انسان در ایران، غار دربند رشی است. طبق مطالعات جدید این غار پیش از ۲۰۰ هزار سال پیش مسکن شکارچیان عصر سنگ بودهاست.
پارینهسنگی زیرین(۲٫۵ میلیون تا ۲۰۰۰۰۰ سال پیش):در این دوره دو سنت ساخت ابزار وجود دارد که یکی نوعی تبر ساخته شده از تراشه سنگی است و در شرق رودخانه فرات از جمله ایران اثری از آن یافت نشدهاست. دیگری ابزارهای خردکننده از تراشه سنگی است که در مناطق شرقی اوراسیا از جمله ایران یافته شدهاست.[۱۶]
پارینهسنگی میانی (فرهنگ موستری)(۲۰۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ سال پیش): سکونتگاههای انسان اولیه در این دوره اغلب در غارهای ناحیه زاگرس کشف شدهاست. این مکانها نزدیک منابع ساخت ابزار سنگی موستری میباشد و نوع ابزارها نشانه غلبه روش زندگی شکارگری است،[۱۷] اما اطلاعاتی دربارهٔ سبک زندگی آنها به دست نمیدهد. تکنیک متمایز فرهنگ موستری در ناحیه زاگرس نسبت به اروپا و شام مربوط فراوانی بسیار کمتر تکه برداری برای ساخت تراشههای چخماقی و تمرکز کامل بر تراشههای سنگی دوطرفه و دولبه میباشد.[۱۸]
غار شنیدار در کردستان عراق مهمترین سکونتگاه کاوش شده میباشد که به انسانهای نئاندرتال تعلق داشتهاست و یافتههای بسیار شبیه غار حاضرمرد در سلیمانیه و سکونتگاههای زاگرس در ایران است، با این حال هیچ نئاندرتالی در سکونتگاههای واقع در ایران یافته نشدهاست.[۱۹] شناخته شدهترین سکونتگاهها در ناحیه زاگرس در ایران عبارتند از شامل غار کوبه، غار خار و پناهگاه سنگی وارواسی[۲۰] نزدیک بیستون و نیز غار کنجی و غار ارجنه نزدیک خرمآباد. همه این سکونتگاهها دربردارنده تراشههای سنگی، استخوانهای حیوانات و خاکسترهای اجاق است. اما در هیچیک سازه دیگری نظیر ابزارهای چوبی و استخوانی نیست. به نظر میرسد که انسانها در زمانهای گرم تر در این مناطق سکونت گزیدهاند.[۲۱]
پارینهسنگی پسین(۴۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ سال پیش):در این دوره سکونتگاههای ناحیه زاگرس در فضای باز واقع شدهاست و ابعاد مختلف آنها نشان دهنده یک نظام سلسله مراتبی است، بهطوریکه گویا سکونتگاههای بزرگتر گنجایش پنجاه نفر را دارد. سکونتگاههایی نیز برای دستههای کوچک شکارچیان تعبیه شده که تا دو تا پنج نفر گنجایش دارد و مناسب اقامت کوتاه مدت است. این سکونت گاهها به دو فرهنگ برادوستی(Baradostian) و زارزی(Zarzian) تعلق دارد. در قیاس با فرهنگ موستری دوره میانی، فرهنگ برادوستی (۴۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ سال پیش) توان ساخت انواع بیشتری از ابزارها را داشته و تکنیکهای پیشرفته تری برای ابزارسازی به کار گرفتهاست. ساخت ابزارهای تیغهای نشانه بهرهگیری بیشتر از گیاهان است.[۲۲] همچنین تیغههای سنگی برای استفاده در نوک پیکان و نیزه ساخته شدهاست. هرچند، نوع شکارها نسبت به دوره قبل تغییر نکردهاست، اما سلاحها متنوع تر شدهاست. همچنین از استخوان برای ساخت درفش و ابزارهای سنگی برای آسیا کردن قطعات اخرا و دانههای گیاهان استفاده شدهاست. هرچند وجود رنگدانههای اخرا گواه بر رنگ آمیزی بدن یا ابزارهاست، اما برخلاف اروپا غارنگارهای یافت نشدهاست. آثار این فرهنگ در ناحیه زاگرس در غار ارجنه، غار خار، غار یافته و پناهگاه سنگی وارواسی یافت شدهاست و نشان دهنده تعداد بسیار بیشتری سکونتگاه در زاگرس میانی است. فراتر از زاگرس، سکونتگاههایی در حاشیه دریاچه طشک، دریاچه مهارلو و ۲۴ سکونتگاه در مرودشت یافت شدهاست. این نشانه آن است که در این دوره انسان سازگاری بیشتری با شرایط محیطی یافتهاست. اواخر دوره برادوستی (حدود ۲۰۰۰۰ سال پیش) مصادف با آخرین بیشینه یخچالی است و کوهها در تمام سال پوشیده از برف بودهاست و انسانها در طول سال باید کوچ میکردهاند و غذای کمتری در ارتفاعات مییافتهاند.[۲۳]
فرهنگ زارزی که از ۲۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ قبل رواج داشتهاست، احتمالاً از فرهنگ برادوستی برآمده باشد، یا با فاصله زمانی از آن شکل گرفته باشد. در این دوره ابزارهای کوچکتری نظیر میکرولیت و میکروبرین ساخته شدهاست. در اواخر این دوره از سنگ برای آسیا کردن دانه گیاهان وحشی استفاده میشود.[۲۴] با تخمین دیگر فرهنگ زارزی از ۱۷۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ سال پیش رایج بودهاست و به دوره نوسنگی ختم میشود.[۲۵]
در پایان دوره زارزی انقطاعی در نشانههای باستان شناختی پدید میآید، که احتمال دارد ناشی از آب و هوای نامناسب موسوم به یانگر درایاس در فاصله ۱۳۰۰۰ تا ۱۱۰۰۰ سال پیش باشد. در این دوره که سردتر یا خشکتر بودهاست، ناحیه زاگرس، با ارتفاع بین ۶۰۰ تا ۱۵۰۰ متر، تقریباً فاقد پوشش درختی بودهاست. در نتیجه، انسانها مجبور شدند برای یافتن غذا به ارتفاعات پایینتر بیایند و با اجداد وحشی بزسانان مواجه شدند.[۲۶]
سکونتگاه قرهکمر، در شمال شهر اَیبَک در ولایت سمنگان افغانستان، کشف شده که آثار بدستآمده از آن از سنخ فرهنگ اوریگنیشن است، اما به فرهنگ برادوستی شباهت ندارد.[۲۷] سکونتگاههای دشت ناور، در ولایت غزنی، که قدمتی بین ۳۰٫۰۰۰–۵۰٫۰۰۰ سال دارد و آثار یافت شده در آن شبیه آثار موجود در درهٔ کور بدخشان است.[۲۸]
دوره نوسنگی و مسسنگی
دوره نوسنگی در ایران از ۱۰۰۰۰ سال پیش تا ۷۵۰۰ سال پیش را دربرمی گیرد. به علت سردی آب و هوا، تقریباً هزار سال طول کشید تا عصر نوسنگی از هلال حاصلخیز به فلات ایران برسد و امکان کشاورزی مهیا شود. سکونتگاههای نوسنگی یافت شده در ایران همگی در محلهایی هستند که امکان کشت دیم فراهم بودهاست. از سوی دیگر، احتمالاً دامپروری از سرزمین کردستان آغاز شد و سپس به دیگر نواحی گسترش یافت. البته تا کنون فقط نواحی غرب و جنوب غرب ایران در کوه پایههای زاگرس و دشت خوزستان مورد کاوش قرار گرفتهاست.[۲۹]
دیرینهسنگی آغازین/قدیم
فرهنگهای مرتبط با دوران دیرینهسنگی قدیم ایران شامل فرهنگ ساطور ابزار الدوایی و فرهنگ تبر دستی آشولی هستند. کهنترین شواهد این دوره که مربوط به فرهنگ الدوان است در اطراف رودخانه کشف رود در شرق مشهد یافت شدهاست. این شواهد شامل تعدادی ابزار سنگی ساخته شده از کوارتز است که شامل تراشه و ساطور ابزار هستند. طبق نظر کاشفین این مجموعه حداقل ۸۰۰ هزار سال قدمت دارد. از فرهنگ آشولی نیز مدارک بیشتری در شمال غرب و غرب کشور بدست آمدهاست. برخی از مکانهای مهم شامل گنج پر در رستمآباد گیلان، شیوه تو در نزدیکی مهاباد، پل باریک در هلیلان بین کرمانشاه و ایلام هستند.
دیرینهسنگی میانی
اکثر ابزارهای سنگی مانند تبرهای سنگی که بیشتر در دوره میانی پارینه سنگی جدید در ایران از نوع موستری هستند. شواهد بیشتری در غارها و پناهگاهها یافت شدهاست که اغلب مربوط به زاگرس مرکزی هستند. این دوره از حدود ۲۰۰ تا ۱۵۰ هزار سال پیش شروع شده و تا حدود ۴۰ هزار سال پیش ادامه داشتهاست. انسانهای نئاندرتال در این دوره در ایران میزیستند که بقایای اسکلت آنها در غار بیستون یافت شدهاست. مکانهای مهم این دوره غارهای غار بیستون، غار ورواسی، و غار اشکفت در شمال کرمانشاه، قمری و غارارجنه در اطراف خرمآباد، کی آرام در نزدیکی گرگان، غار تمتمه در نزدیکی ارومیهغار خونیک واقع در نزدیکی بیرجند. (شهمیرزادی؛ ۱۲۲:۱۳۹۱)
دیرینهسنگی پایانی
دوران دیرینهسنگی جدید ایران از حدود ۴۰ هزار سال پیش آغاز و تا حدود ۱۸ هزار سال پیش ادامه یافته است. آثار این دوره در اطراف کرمانشاه، خرمآباد، مرو دشت و کاشان یافت شدهاست. فرهنگ ابزارسازی این دوره تیغه و ریز تیغه برادوستی است.
فراپارینه سنگی
عمل ذخیره کردن در مورد مواد غذایی که منشأ گیاهی داشتند، مانند غلات و حبوبات انجام میشد. انسان شناسان و باستان شناسان دوران گردآوری غذا را دوره فراپارینه سنگی مینامند و چون صنایع ابزارهای سنگی او را از یکناهگاه سنگی به نام زارزی از صنایع دوره پیشین دوره برادوست نامیده میشد. این نامگذاری اولین بار توسط خانم دورتی گارود در سال ۱۹۲۸ وارد اصلاحات باستانشناسی شد. صنعت ابزارسازی دوره فراپارینه سنگی منطقه، از جمله ایران، اطلاق شد و شروع این دوره از حدود ۱۶۰۰۰ سال پیش آغاز شد و تا آغاز دوران تولید غذا در دوران هولوسین، یعنی حدود ۱۲۰۰۰سال پیش، ادامه پیدا میکند. از ویژگیهای صنعت ابزار سنگی این دوران تولید و استفاده از ریز تیغهها، به ویژه ریز تیغههای هندسی، است ریز تیغههای هندسی را معمولاً به اشکال مثلثی، هلالی و ذوزنقهای میساختند. (شهمیرزادی؛ ۱۳۰٫۱۳۱:۱۳۹۱)آثار دوره فراپارینه سنگی در ۴ غار شناسایی شده که عبارتند از: "مارروز" "مار گورگالان" " در مار" " و غار گوگل".(شهمیرزادی:۱۳۲:۱۳۹۱)